سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضرت امام موسی کاظم (ع)

 

خدا ایمان را واجب کرد براى پاکى از شرک ورزیدن ، و نماز را براى پرهیز از خود بزرگ دیدن ، و زکات را تا موجب رسیدن روزى شود ، و روزه را تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد ، و حج را براى نزدیک شدن دینداران ، و جهاد را براى ارجمندى اسلام و مسلمانان ، و امر به معروف را براى اصلاح کار همگان ، و نهى از منکر را براى بازداشتن بیخردان ، و پیوند با خویشاوندان را به خاطر رشد و فراوان شدن شمار آنان ، و قصاص را تا خون ریخته نشود ، و برپا داشتن حد را تا آنچه حرام است بزرگ نماید ، و ترک میخوارگى را تا خرد برجاى ماند ، و دورى از دزدى را تا پاکدامنى از دست نشود ، و زنا را وانهادن تا نسب نیالاید ، و غلامبارگى را ترک کردن تا نژاد فراوان گردد ، و گواهى دادنها را بر حقوق واجب فرمود تا حقوق انکار شده استیفا شود ، و دروغ نگفتن را ، تا راستگویى حرمت یابد ، و سلام کردن را تا از ترس ایمنى آرد ، و امامت را تا نظام امت پایدار باشد ، و فرمانبردارى را تا امام در دیده‏ها بزرگ نماید . [نهج البلاغه]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?مو سی مباشر ی

دوشنبه 86/4/25  ساعت 11:44 عصر

زندگینامه حضرت امام موسی کاظم(ع)

زندگینامه حضرت امام موسی کاظم(ع)


  در چنین روزی در سال 183 هـ.ق مولای ما امام موسی‌بن‌جعفر(ع)، در سن 55 سالگی، در زندان سندی‌بن شاهک و به دستور هارو‌الرشید ملعون به شهادت رسید. آن حضرت در سن 20 سالگی به امامت رسیدند و مدت 35 سال امامت را به عهده داشتند. پذیرش ولایت و امامت آن حضرت، شرط ایمان و قبولی اعمال و رمز ملاقات خداوند در کمال طهارت و نورانیت است. آن حضرت، سه روز قبل از شهادت، به زندانیان خود«مسیب» فرمود: «من امشب به دیدار فرزندانم می‌شتابم و امانات امامت را به فرزندم علی بن موسی‌الرضا(ع) تحویل می‌دهم».
          مسیب می‌گوید:«شب دیدم آقا مشغول دعا شد و به ناگاه از مصلایش ناپدید شد. ساعتی گذشت و ناگهان دیدم مولایم موسی بن جعفر(ع) به مصلای خویش بازگشت و با دست خویش زنجیرها را به پایش بست. من به سجده افتادم و از خداوند به خاطر معرفت بیشتر امامم سپاسگزاری نمودم. امام مرا از سجده بلند کرد و فرمود: سه روز دیگر من به شهادت می‌رسم. علی پسر من امام شما است. مرا با آبی مسموم خواهند کرد: روز اول بر اثر زهر رنگ من زرد شود، روز بعد رنگم به سرخی می‌گراید و روز سوم رنگم سبز می‌گردد....».
          پس از شهادت، بدن مطهر آن حضرت را طبق دستور هارون با جامه‌های کهنه و همراه با غل و زنجیر روی نردبانی گذرادند و بر دوش چهار برده نهادند و از زندان بیرون آوردند، در حالی که کسی جلوی جنازه صدا می‌زد:«هذا امام الرفضه؛ این امام شیعیان است». آن‌گاه شیعیان باخبر شدند و گل آوردند و احترام کردند و بدن آن حضرت را در کمال شکوه و احترام به خاک سپردند.
         
          منابع:
          1 ـ شیخ حر عاملی، اثبات‌الهدایه، ج3، ص 181.
          2 ـ خیابانی، وقایع‌الایام، ماه رجب، ص 279.


نظر شما( )

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شعر درباره حضرت معصومه(س)
زندگینامه حضرت معصومه (س)
پرتوى از سیره و سیماى امام موسى کاظم(علیه السلام)
چهل حدیث
حضرت امام موسی کاظم (ع)
زندگینامه حضرت امام موسی کاظم(ع)

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

5168

بازدید امروز

3

بازدید دیروز

0


 RSS 


 درباره خودم


 لوگوی وبلاگ

حضرت امام موسی کاظم (ع)

 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

اشتراک